اختلال اضطراب اجتماعی بر اساس دی اس 5

اختلال اضطراب اجتماعی (فوبیا‌یِ اجتماعی)

Social Anxiety Disorder (Social phobia)

مقدمه:

اضطراب اجتماعی یا جمع هراسی نوعی اختلال اضطرابی است که در آن فرد ترس شدید و اضطراب شدید از قرار گرفتن در یک اجتماع یا جمع دارد. این اختلال تاثیر زیادی بر جنبه های زندگی فرد مبتلا دارد و می‌توان گفت در اکثر مواقع او را ناتوان کرده و روند زندگی فرد مختل می‌شود. در این اختلال ممکن است فرد مدت ها از خانه خود بیرون نیاید یا خود را در جمعی قرار ندهد. در ادامه به شرح کامل این اختلال پرداخته‌ایم.

معیار های اختلال اضطراب اجتماعی(فوبیا‌ی اجتماعی):

_A: ترس یا اضطراب شدید نسبت به یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آن، فرد در معرض توجه و قدت دیگران قرار می‌گیرد. بعضی نمونه ها عبارتند از : تعاملات اجتماعی ( مثلا، به هنگام خوردن یا نوشیدن)، یا انجام دادن کاری در حضور دیگران (مثلا، سخنرانی کردن).

نکته: درمورد کودکان، اضطراب باید در حضور دوستان هم سن نیز روی دهد نه فقط در طول تعامل با بزرگسالان.

_B:  فرد می‌ترسد که طوری عمل کند، یا سمپتوم های اضطراب از خود نشان دهد که باعث شود مردم برداشت منفی از او داشته باشند(مثلا، مسخره شود، خجالت زده شود، تحویل گرفته نشود، باعث توهین به دیگران یا ناراحت شدن آنها شود).

_C: موقعیت(یا موقعیت های) اجتماعی تقریبا همیشه باعث ترس یا اضطراب می‌شوند.

توجه : در کودکان، ترس یا اضطراب ممکن است با گریه کردن، قشقرق راه انداختن، بی‌حرکت ماندن، کز کردن، یا حرف نزدن در موقعیت های اجتماعی نشان داده شود.

_D: فرد فعالانه تلاش می‌کند تا از موقعیت( یا موقعیت های) اجتماعی اجتناب کند یا مجبور می‌شود آنها را با ترس و اضطراب بسیار زیاد تحمل کند.

_E: ترس یا اضطراب او با خطری که از طرف موقعیت اجتماعی مورد نظر او را تهدید می‌کند تناسب ندارد. توجه داشته باشید که “تناسب نداشتن” به متن و زمینه فرهنگی _ اجتماعی اشاره دارد.

_F: ترس، اضطراب یا اجتناب مورد نظرد، پیوسته و مکرر است و معمولا 6ماه یا بیشتر طول می‌کشد.

_G: ترس، اضطراب یا اجتناب باعث می‌شود فرد به دیسترس یا دیسفانکشن شدید و از لحاظ بالینی معنادار در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبه های مهم زندگی دچار شود.

_H: ناراحتی فرد را نمی‌توان به آثار مستقیم یک ماه( مثلا، یک نوع ماده مخدر، یک نوع داروی تجویزی) یا یک عارضه پزشکی دیگر نسبت داد.

_I: یک اختلال روانی دیگر نمی‌تواند توضیح بهتری برای این ناراحتی باشد( مثل اختلال پنیک، اختلال بادی دیسمورفیک یا اختلال طیف اوتیسم).

_J: اگر یک عارضه پزشکی دیگر وجود دارد( مثلا، بیماری پارکینسون، چاقی، زشت شدن صورت یا بدن به خاطر سوختگی یا زخم)، ترس، اضطراب یا اجتناب مورد نظر ربطی به این موضوع ندارد یا مفرط است(شدتِ آن با شدتِ عارضه پزشکی مورد نظر تناسب ندارد).

اسپسیفایر:

  • فقط اجرا(پرفورمانس): ترس فرد به حرف زدن یا اجرا ( اجرای فعالیتی خاص) در مقابل دیگران محدود می‌شود.

 

اسپسیفایرها

افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از نوعِ فقط اجرا( پرفورمانس) در مورد اجرای فعالیت ها در حضور دیگران دغدغه دارند و این معمولا در زندگی شغلی آنها (مثلا، در زندگی شغلیِ موزیسین ها، رقاصان، هنرپیشه ها و ورزشکاران) و همچنین، نقش هایی که در آنها افراد باید به طور مرتب به سخنرانی در حضور دیگران بپردازند، بیشترین تاثیر منفی را دارد. ترس های مرتبط با اجرا ممکن است در کار، مدرسه یا دانشگاه، که در آنها صحبت کردن در حضور دیگران به صورت مرتب الزامی است نیز خودشان را نشان دهند. افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از نوعِ فقط اجرا از موقعیت های اجتماعیِ غیر مرتبط با اجرا نه می‌ترسند و نه از آنها اجتناب می‌کنند.

ویژگی های تشخیصی

ویژگی اصلی اختلال اضطراب اجتماعی ترس یا اضطراب شدید از موقعیت های اجتماعی است که در آنها فرد ممکن است تحت نظارت و قضاوت دیگران قرار بگیرد. درمورد کودکان، این ترس یا اضطراب باید در جمع دوستان نیز روی دهد نه فقط در تعامل با بزرگسالان(معیارA) . به هنگام قرار گرفتن در چنین موقعیت های اجتماعی، فرد می‌ترسد که مورد ارزیابی منفی دیگران قرار گیرد. فرد دغدغه این را دارد که دیگران او را مضطرب، ضعیف، دیوانه، احمق، حوصله سر بر، ترسو، کثیف یا نفرت انگیز بدانند. او می‌ترسد که به شیوه ای خاص رفتار کند یا ظاهر شود، یا سمپتوم های اضطراب نشان دهد، مثلا، سرخ شود، بلرزد، عرق کند، به هنگام گفتن بعضی کلمات تپق بزند یا خیره شود و دیگران این سمپتوم ها را به صورت منفی ارزیابی کنند(معیارB). بعضی افراد می‌ترسند کاری کنند که به دیگران بربخورد یا به علت این کار، از سوی آنها تحویل گرفته نشوند. ترس از توهین کردن به دیگران(مثلا، از طریق یک نگاه خیره یا از طریق نشان دادن سمپتوم های اضطراب) ممکن است ترس اصلی و غالب در افراد متعلق به فرهنگ های جمع گرا باشد. فردی که از لرزیدن دست ها می‌ترسد ممکن است از نوشیدن، خوردن، نوشتن یا با انگشت به چیزی اشاره کردن در حضور جمع اجتناب کند. فردی که از عرق کردن می‌ترسد ممکن است از دست دادن با دیگران یا خوردن غذا های تند ( اسپایسی) خودداری کند. فردی که از سرخ شدن می‌ترسد ممکن است از اجرای کاری در حضور دیگران، نورهای شدید یا صحبت درباره موضوعات خصوصی اجتناب کند. بعضی افراد از ادرار کردن در سرویس های بهداشتی عمومی در صورت حضور سایر افراد می‌ترسند و اجتناب می‌کنند ( پارورِسیس یا “سندروم مثانه خجالتی”).

موقعیت های اجتماعی تقریبا همیشه ترس یا اضطراب ایجاد می‌کنند(معیارC).  بنابراین، فردی که فقط گاهی در موقعیت های اجتماعی احساس اضطراب می‌کند  نباید مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی دیاگنوز شود. با این حال، درجه و نوع ترس و اضطراب ممکن است در موقعیت های مختلف متفاوت باشد (مثلا، اضطراب پیش‌بین، یک حمله پنیک). اضطراب پیش‌بین گاهی ممکن است مدت های طولانی قبل از پیش آمدن و وقوع رویداد ها به وجود بیاید(مثلا، فرد چند هفته بعد قرار است در یک رویداد اجتماعی شرکت کند اما هر روز نگران است، یک سخنرانی را روزها قبل از روز موعود تمرین و تکرار می‌کند). در کودکان، ترس یا اضطراب ممکن است به صورت گریه کردن، قشقرق راه انداختن، سر جای خود خشک شدن و بی حرکت ماندن، چسبیدن به بزرگ‌ترها یا دور شدن از جمع خودش را نشان بدهد. فرد معمولا از موقعیت های اجتماعی ترسناک اجتناب می‌کند و اگر مجبور به حضور باشد، موقعیت اجتماعی را با ترس یا اضطراب شدید تحمل می‌کند(معیارD). اجتناب ممکن است فراگیر و آشکار(مثلا، نرفتن به مهمانی ها، امتناع از رفتن به مدرسه) یا ظرفیت و نا‌آشکار باشد(مثلا، تمرین بیش از حد متن یک سخنرانی، معطوف کردن توجه به دیگران، محدود کردن تماس چشمی). ترس یا اضطراب فرد، نامتناسب با خطر واقعی قرار گرفتن تحت ارزیابی منفی دیگران یا پیامد های چنین ارزیابی منفی محسوب می‌شود(معیارE)‌. گاهی، اضطراب ممکن است افراطی محسوب نشود، زیرا با یک خطر واقعی مرتبط است(مثلا، ترس از قلدری دیگران یا اذیت و شکنجه شدن توسط دیگران). با این حال، افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی معمولا پیامد های موقعیت های اجتماعی را بیش از حد منفی تخمین می‌زنند و بنابراین، قضاوت درباره این که ترش یا اضطراب آنها نامتناسب با موقعیت است یا نه برعهده درمانگر است. به هنگام این قضاوت کانتکست اجتماعی _ فرهنگی باید در نظر گرفته شود. برای مثال، در بعضی فرهنگ ها، رفتاری که در بعضی موقعیت ها حاکی از اضطراب اجتماعی است، در بعضی موقعیت های دیگر ممکن است رفتاری مناسب محسوب شود (مثلا، سایرین آن را نشانه احترام بدانند).

مدت این آشفتگی معمولاً حداقل ۶ ماه است (معیار F). آستانه مدت (حداقل ۶ ماه) به تفکیک این اختلال از ترس های اجتماعی موقت ولی رایج، مخصوصاً در کودکان و در افراد معمولی جامعه (جمعیت غیر بالینی)، کمک می کند. ترس ،اضطراب و اجتناب باید کارهای روتین و نرمال فرد، عملکرد شغلی یا تحصیلی او؛ یا فعالیت های اجتماعی یا روابط اجتماعی او را به طور قابل ملاحظه (به طور معنادار) مختل کنند، یا باید آنقدر فرد را ناراحت کنند به رسیدگی بالینی نیاز داشته باشد (معیارG). برای مثال، فردی که از حرف زدن در حضور دیگران می ترسد و در شغل خود یا در کلاس درس، حرف زدن در حضور دیگران کاری نیست که به طور روتین انجام شود و اگر خودش از این موضوع زیاد ناراحت نباشد، مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی دیاگنوز نخواهد شد. اما اگر فرد یک شغل خاص یا آموزش دیدن در یک فعالیت خاص را واقعاً دوست دارد اما به علت سمپتوم های اضطراب اجتماعی، از رفتن به دنبال آن شغل یا آن آموزش اجتناب می‌کند یا به علت سمپتوم های اضطراب اجتماعی؛ شغل یا آموزش مورد نظر از او دریغ می‌شود، معیار G برآورده شده است.

ویژگی های فرعی

افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است به اندازه کافی جرات و جسارت دفاع از حق خود را نداشته باشند. یا به صورت افراطی حرف گوش کن و کوتاه بیا باشند یا، با فراوانی کمتر، سعی کنند کنترل صحبت و گفتگو را در دستان خود بگیرند. آنها ممکن است ژست های بدنی بیش از حد خشک بگیرند یا به اندازه کافی تماس چشمی برقرار نکنند؛ یا با صدایی بیش از حد نرم حرف بزنند. این افراد ممکن است خجالتی یا گوشه گیر باشند و ممکن است در صحبت با دیگران زیاد باز نباشند و درباره خودشان اطلاعات زیادی ندهند. آنها ممکن است به دنبال مشاغلی باشند که به تماس اجتماعی زیادی نیاز ندارند، هرچند این مورد در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از نوع فقط اجرا صدق نمی‌کند. آنها ممکن است مدت بیشتری در خانه زندگی کنند (یعنی ممکن است خانه پدری خود را دیرتر ترک کنند)، مردان مبتلا ممکن است با تأخیر ازدواج کنند و خانواده تشکیل دهند، در حالی که زنان مبتلا؛ در عین حال که دوست دارند در خارج از خانه شغلی داشته باشند ممکن است هرگز چنین کاری نکنند. خود تجویزی با مواد موضوعی رایج است (مثلاً، نوشیدن الکل قبل از رفتن به مهمانی). اضطراب اجتماعی در سالمندان ممکن است شامل وخیم تر شدن سمپتوم های بیماری های پزشکی نیز باشد؛ مثلاً افزایش لرزش یا تاکی کاردیا. سرخ شدن صورت رایج ترین واکنش فیزیکی اختلال اضطراب اجتماعی است.

شيوع

شیوع ۱۲ ماهه اختلال اضطراب اجتماعی در مردم آمریکا حدود 7% است. برای تخمین شیوع ۱۲ ماهه از یک ابزار تشخیصی یکسان در سایر نقاط جهان استفاده شد و معلوم شد شیوع ۱۲ ماهه در اکثر نقاط جهان از آمریکا کمتر و حدود 0.5% تا 2.0% است؛ شیوع میانه یا میانه شیوع  در اروپا 2.3% نشان داده شد. به نظر می‌رسد شیوع این اختلال در ایالات متحده آمریکا و در کشورهای آسیای شرقی رو به افزایش است. میزان شیوع ۱۲ ماهه در نوجوانانِ جوان (یعنی، ۱۳ تا ۱۷ ساله ها) تقریباً نصف بزرگسالان است. شیوع ۱۲ ماهه بعد از ۶۵ سالگی کاهش می‌یابد. در مورد سالمندان، شیوع ۱۲ ماهه در آمریکای شمالی، اروپا و استرالیا بین 2% تا 5% است. به طور کلی، در مردم عادی جامعه (نه در جمعیت بالینی) شیوع اختلال اضطراب اجتماعی در زنان بیشتر از مردان است( با نسبتِ بخت (نسبتِ شانسِ) متغیر بین 1.5 تا 2.2) تفاوت های جنسیتی در شیوع در نوجوانان و بزرگسالان جوان آشکارتر است. در نمونه های بالینی (سمپل های کلینیکال)، شیوع بین دو جنس مساوی یا اندکی بالاتر برای مردان است و به نظر می‌رسد نقش های جنسیتی و انتظارات اجتماعی نقش مهمی در توضیح این موضوع دارند که چرا بیماران مرد با فراوانی بیشتری برای کمک گرفتن به کلینیک ها مراجه می‌کنند. در ایالات متحده آمریکا، شیوع در زردپوستان، لاتین ها، سیاهپوستان و آفریقایی _ کارائیبی ها، در مقایسه با سفیدپوستان غیر_ لاتینی، کمتر است.

شروع و مسیر بالینی

میانه سن یا سن میانه، شروع اختلال اضطراب اجتماعی در آمریکا ۱۳ سالگی است و سن شروع در %75 افراد بین ۸ تا ۱۵ سال است. مطالعات در ایالات متحده آمریکا و اروپا نشان داده اند که این اختلال گاهی در افرادی که در کودکی خجالتی بودند یا بازداری اجتماعی داشته اند شروع می‌شود. اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است بعد از یک تجربه استرس زا یا تحقیر کننده شروع شود (مثلاً، مورد قلدری دیگران قرار گرفتن، استفراغ کردن به هنگام سخنرانی در حضور جمع). شروع آن می‌تواند موذیانه و به تدریج نیز باشد. شروع این اختلال در بزرگسالی نسبتاً نادر است و احتمال اینکه بعد از یک رویداد استرس زا یا تحقیر کننده یا بعد از تغییراتی در زندگی که مستلزم نقش های اجتماعی جدید هستند (مثلاً، ازدواج با فردی متعلق به کلاس اجتماعی متفاوت، دریافت ارتقای شغلی) روی دهد بیشتر است. اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است بعد از ازدواج فردی که از بیرون رفتن با جنس مخالف می‌ترسد کاهش یابد و بعد از طلاق، دوباره ظاهر شود. بین افرادی که به دنبال درمان می روند (جمعیت بالینی) این اختلال بسیار بادوام است (به این زودی ها از بین نمی رود).

سمپتوم های ترس و اجتناب در نوجوانان، در مقایسه با کودکان، گسترده هستند و شامل ترس از بیرون رفتن با جنس مخالف نیز می‌شوند. بزرگسالان مسن تر سطوح پایین تری از اضطراب اجتماعی نشان می‌دهند اما تعداد و نوع موقعیت ها بیشتر است، در حالی که بزرگسالان جوان تر در موقعیت های خاص و مشخصِ کمتری اضطراب اجتماعی نشان می‌دهند اما سطح اضطراب اجتماعی آنها در آن موقعیت ها بالاتر است. به عبارت دیگر، بزرگسالان مسن تر کم می ترسند اما تنوع موقعیت هایی که باعث ترسشان می‌شود بیشتر است. بزرگسالان جوان تر زیاد می ترسند اما از موقعیت ها و رویدادهای کمتری می‌ترسند در بزرگسالان مسن تر اضطراب اجتماعی ممکن است در رابطه با ناتوانی به علت افت عملکرد حسی (شنوایی، بینایی) یا خجالت از بابت ظاهر (مثلاً، لرزش ناشی از بیماری پارکینسون) یا خجالت از بابت افت عملکرد به علت عارضه های پزشکی، عدم احتباس ادرار یا مشکلات شناختی (مثلاً، فراموش کردن نام افراد) باشد.

کشف اختلال اضطراب اجتماعی در بزرگسالان مسن تر به چند علت ممکن است چالش برانگیز باشد، از جمله : تمرکز کردن روی سمپتوم های سوماتیک (جسمی)، بیماری های پزشکی کاموربید، محدودیت limited insight (فرد از مشکل خود زیاد آگاه نیست)، تغییرات به وجود آمده در محیط اجتماعی یا نقش های اجتماعی که ممکن است باعث شوند مشکلات فرد در عملکرد اجتماعی پنهان شوند و زیاد خوب دیده نشوند، یا سکوت اختیار کردن و توصیف نکردن ناراحتی های روانی خود. در آمار بهبودِ اختلال اضطراب اجتماعی تفاوت های زیادی مشاهده می‌شود و این نشان می‌دهد که این اختلال احتمالاً از مسیرهای بالینی (تحولی) متفاوتی عبور می‌کند (مسیر تحولی کوتاه، مسیر تحولی پر نوسان و مسیر تحولی مزمن).

عوامل خطر و عوامل پیش آگهی

  • عوامل خلق و خویی. صفاتی که افراد را مستعد ابتلا به اختلال اضطراب اجتماعی می‌کنند شامل بازداری رفتاری، ترس از ارزیابی منفی و اجتناب از آسیب هستند. دو صفت شخصیتی که در تقریباً همه مطالعات با اختلال اضطراب اجتماعی مرتبط دانسته شده اند عبارتند از: عاطفیت یا هیجان پذیری منفی، که نوروتیزم، نیز نامیده می‌شود و برون گرایی در سطح کم.
  • عوامل محیطی. شواهدی وجود دارند دال بر اینکه تجربه های اجتماعی منفی، مخصوصاً قربانی قلدری از سوی همسالان شدن، با ایجاد اختلال اضطراب اجتماعی رابطه دارند. هر چند رابطه علت و معلولی آنها هنوز مشخص نشده است. بدرفتاری با کودکان و ناملایمات زندگی در کودکی ریسک فاکتورهای اختلال اضطراب اجتماعی هستند. در سیاهپوستان آمریکایی و سیاهپوستان کارائیبی در ایالات متحده آمریکا، تبعیض های قومی و نژادپرستی که هر روز روی می‌دهند با اختلال اضطراب اجتماعی رابطه همبستگی مثبت دارند.
  • عوامل ژنتیک و فیزیولوژیک. صفاتی که افراد را مستعد اختلال اضطراب اجتماعی می‌کنند، مثل بازداری رفتاری (مقید بودن)، به شدت تحت تأثیر ژنتیک قرار دارند. عوامل ژنتیک تحت تأثیر تعامل با محیط هستند؛ یعنی کودکانی که بازداری رفتاری بالایی دارند بیشتر تحت تأثیر عوامل محیطی قرار می‌گیرند (مثلاً، تحت تأثیر والدینی که اضطراب اجتماعی دارند و الگوی فرزندان واقع می‌شوند). همچنین، اختلال اضطراب اجتماعی وراثت پذیر است. احتمال ابتلای بستگان درجه یک به اختلال اضطراب اجتماعی دو تا شش برابر بیشتر است و احتمال ابتلا به این اختلال تحت تأثیر تعامل بین عوامل ژنتیکیِ مختص به اختلال (مثلاً، ترس از ارزیابی منفی) و عوامل ژنتیکی غیر اختصاصی (مثلاً، نوروتیزم) قرار دارد. طبق بعضی تحقیقات، سهم ژن ها در اختلال اضطراب اجتماعی برای اختلال اضطراب اجتماعی در کودکان نسبت به اختلال اضطراب اجتماعی در بزرگسالان بیشتر است و برای سمپتوم های اضطراب اجتماعی بیشتر است تا برای یک تشخیص بالینیِ اختلال اضطراب اجتماعی.

 

مسائل تشخیصی مرتبط با فرهنگ

ماهیت و انواع موقعیت های اجتماعی که سمپتوم های اختلال اضطراب اجتماعی را فعال می‌کنند در همه گروه های قومی و نژادی در ایالات متحده آمریکا شبیه هستند، از جمله ترس از انجام دادن کاری در جلوی جمع یا حرف زدن در حضور دیگران، ترس از تعامل اجتماعی و ترس از مورد نگاه دیگران واقع شدن. سفید پوستان غیر لاتین تبار ایالات متحده آمریکا، در مقایسه با لاتین تبارهای ایالات متحده آمریکا می‌گویند که در سنین پایین تری به اختلال اضطراب اجتماعی مبتلا شده اند اما لاتین تبارهای ایالات متحده آمریکا می‌گویند که در خانه، محل کار و در روابط میان فردی دیسترسِ بیشتری را در رابطه با این اختلال تجربه می‌کنند. ویژگی اصلی سندروم تایجین كيوفوشو (مثلاً، در ژاپن و کره) معمولاً دغدغه افراد درباره ارزیابی شدن از سوی دیگران است. این نگرانی، آن دسته از معیارهای اختلال اضطراب اجتماعی را که در رابطه با ترس افراد در ناراحت کردن “دیگران” هستند برآورده می‌سازد (مثلاً، وقتی به دیگران نگاه می‌کنم ناراحت می‌شوند و بنابراین به جای دیگری نگاه می‌کنند و از من اجتناب می‌ورزند) این ترس گاهی شدید و در حد دیلوژن است (قدرت دیلوژنال دارد). سایر سمپتوم های تایجین کیوفوشو می‌توانند معیارهای اختلال بادی دیسمورفیک یا اختلال دیلوژنال را برآورده سازند.

مسائل تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت

سن شروع اختلال اضطراب اجتماعی در زنان و مردان فرقی ندارد. زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تعداد بیشتری از ترس های اجتماعی و اختلال افسردگی ماژور؛ اختلال دوقطبی و سایر اختلالات اضطرابی کاموربید را گزارش می‌دهند. در حالی که مردان با احتمال بیشتری از قرار داشتن با زنان می‌ترسند، با احتمال بیشتری اختلال ODD، اختلال سلوک، یا اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارند و برای کاستن از سمپتوم های این اختلال از الکل و مواد مخدر غیرقانونی استفاده می‌کنند. پارورسیس در مردان رایج تر است.

رابطه با افکار خودکشی و رفتارهای انتحاری

در نوجوانان ایالات متحده آمریکا، طبق بعضی گزارش ها، اختلال اضطراب اجتماعی باعث افزایش افکار خودکشی فعال و اقدام به خودکشی در آمریکای لاتین‌تبارها می‌شود ولی در مورد سفیدپوستان غیر آمریکای لاتین‌تبار چنین نیست. ابتلا به افسردگی ماژور و سطح درآمد خانواده در این نتیجه گیری نقش ندارند.

پیامدهای اختلال اضطراب اجتماعی در عملکرد افراد

اختلال اضطراب اجتماعی با موارد فراوانی از ترک تحصیل و کاهش سلامت روانی، کارآیی کارمندان، بازدهی در شغل، بدتر شدن وضعیت اجتماعی _ اقتصادی و کیفیت زندگی همراه است. اختلال اضطراب اجتماعی با مجرد بودن؛ غیرمتاهل بودن، یا طلاق گرفته بودن و با بچه نداشتن، مخصوصا در مردان، نیز مرتبط است در حالی که زنان با احتمال بیشتری بیکار و بدون شغل هستند. اختلال اضطراب اجتماعی همچنین رابطه همبستگی منفی با کیفیت دوستی ها دارد، طوری که افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد غیر مبتلا به این اختلال می‌گویند که دوستی های آنها از صمیمیت کمتری برخوردارند و حمایت گری کمتری در آنها وجود دارد. در بزرگسالان مسن تر، ممکن است در وظایف رسیدگی و فعالیت های داوطلبانه مشکل به وجود بیاید. اختلال اضطراب اجتماعی همچنین مانع از فعالیت های تفریحی می‌شود. به رغم میزان رنج و ناکارآمدی اجتماعی مرتبط با اختلال اضطراب اجتماعی، فقط حدود نیمی از افراد مبتلا به آن در جوامع پر درآمد به دنبال درمان می روند و این کار را نیز معمولاً بعد از ۱۵ تا ۲۰ سال تجربه کردن سمپتوم ها انجام می‌دهند. شاغل نبودن یک پیش بینی کننده قوی برای تداوم یافتن اختلال اضطراب اجتماعی است.

تشخیص افتراقی

  • خجالتی بودن عادی. خجالتی بودن (کم رویی در تعامل با دیگران) یکی از صفات شخصیتی رایج است و به تنهایی پاتولوژیک نیست. در بعضی جوامع، خجالتی بودن حتی ممکن است یک صفت اخلاقی مثبت تلقی شود. با این حال، وقتی که خجالت و کم رویی در عملکرد اجتماعی، شغلی و سایر زمینه های عملکردی مهم تأثیر منفی قابل توجهی برجای می گذارد، احتمال حضور اختلال اضطراب اجتماعی باید در نظر گرفته شود و وقتی که همه معیارهای لازم برای اختلال اضطراب اجتماعی برآورده شده باشند، فرد را باید مبتلا به آن اعلام کرد. در آمریکا فقط 12% افرادی که به گفته خودشان، خجالتی و کم رو هستند معیارهای دیاگنوستیک برای اختلال اضطراب اجتماعی را دارند.
  • آگورافوبیا. افراد مبتلا به آگورافوبیا ممکن است از موقعیت های اجتماعی (مثلاً، سینما رفتن) بترسند و اجتناب کنند زیرا در صورت وقوع سمپتوم های شبه وحشت زدگی یا زمین گیر کننده، ممکن است فرار یا دریافت کمک دشوار باشد، در حالی که افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بیشتر از هر چیزی از اینکه توسط دیگران ارزیابی شوند می‌ترسند. علاوه بر آن، افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی وقتی که کاملاً تنها می‌مانند معمولاً آرام می گیرند، اما افراد مبتلا به آگورافوبیا وقتی دیگران آنها را تنها می‌گذارند معمولاً باز هم آرامش به دست نمی آورند.
  • اختلال وحشت زدگی (اختلال پنیک). افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است حملات پنیک داشته باشند. اما پنیک اتک ها همیشه توسط موقعیت های اجتماعی جرقه زده می‌شوند و به طور ناگهانی و غیر منتظره روی نمی دهند. علاوه بر آن، افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بیشتر از این می‌ترسند که اگر در حضور دیگران دچار پنیک اتک بشوند دیگران آنها را مورد ارزیابی منفی قرار خواهند داد و خود پنیک اتک ها برای آنها کمتر ترسناک هستند.
  • اختلال اضطراب تعمیم یافته (GAD). در GAD نگرانی های اجتماعی (نگرانی درباره تعامل با دیگران) به طور فراوان روی می‌دهند اما دغدغه اصلی درباره ماهیت و نوع روابط میان فردی است نه ترس از ارزیابی منفی. افراد مبتلا به GAD، مخصوصاً کودکان، ممکن است درباره کیفیت عملکرد اجتماعی خود نگرانی های افراطی داشته باشند، اما این نگرانی ها به کیفیت عملکرد غیر اجتماعی و همچنین، به مواقعی که فرد تحت ارزیابی دیگران قرار ندارد نیز ربط دارند. در اختلال اضطراب اجتماعی‌، نگرانی های فرد روی کیفیت عملکرد اجتماعی و ارزیابی از سوی دیگران تمرکز دارند.
  • اختلال اضطراب جدایی. افراد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی ممکن است از محیط های اجتماعی اجتناب کنند (از جمله امتناع از رفتن به مدرسه) زیرا نگران هستند که مبادا از عزیزان دلبسته جدا شوند. کودکان مبتلا به این اختلال ممکن است اصرار ورزند که پدر یا مادر نزد آنها حضور داشته باشد در حالی که این موضوع با مرحله رشدی کودک مطابقت ندارد. افراد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی وقتی فرد دلبسته آنها نیز حضور دارد یا وقتی که در خانه هستند، معمولاً از بودن و تعامل با دیگران لذت می‌برند و مشکلی ندارند، اما افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی وقتی افراد غریبه در خانه آنها مهمان هستند یا وقتی عزیزان دلبسته در کنارشان هستند، باز هم احساس راحتی نمی‌کنند.
  • فوبیاهای خاص. افراد مبتلا به فوبیا های خاص ممکن است از خجالت زده یا تحقیر شدن بترسند (مثلاً، خجالت زده شدن از اینکه به هنگام خون گرفتن در بیمارستان ضعف می‌کند و حالش بد می‌شود)، اما معمولاً از ارزیابی منفی دیگران در سایر موقعیت های اجتماعی نمی‌ترسند.
  • سلکتیومیوتیسم. افراد مبتلا به سلکتیو میوتیسم(لالی انتخابی) ممکن است از ترس ارزیابی منفی از سوی دیگران حرف نزنند، اما در موقعیت هایی که در آنها به حرف زدن نیازی نیست (مثلاً، بازی های غیر کلامی) از ارزیابی منفی از سوی دیگران نمی‌ترسند.
  • اختلال افسردگی ماژور. افراد مبتلا به اختلال افسردگی ماژور ممکن است درباره ارزیابی منفی از سوی دیگران نگران باشند زیرا احساس می‌کنند بی کفایت هستند یا ارزش دوست داشته شدن را ندارند. در نقطه مقابل، افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی به علت بعضی رفتارهای اجتماعی یا سمپتوم های فیزیکی، درباره ارزیابی منفی از سوی دیگران نگران هستند.
  • اختلال بادی دیسمورفیک. افراد مبتلا به اختلال بادی دیسمورفیک (اختلال زشت انگاری بدن) درباره یک یا چند عیب یا نقص تخیلی در ظاهر فیزیکی خود، که برای دیگران قابل مشاهده نیستند یا به نظر دیگران چندان مهم محسوب نمی‌شوند. مشغله فکری دارند و این مشغله فکری معمولاً به اضطراب و اجتناب اجتماعی منجر می‌شود. اگر ترس ها و اجتناب های اجتماعی این افراد فقط به عقیده آنها درباره ظاهر فیزیکی محدود شود، نمیتوان آنها را مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی اعلام کرد.
  • اختلال دیلوژنال. افراد مبتلا به اختلال دیلوژنال ممکن است این دیلوژن (باور راسخ اما غلط) را داشته باشند که دیگران آنها را تحویل نمی‌گیرند یا دیگران به آنها توهین می‌کنند و در رابطه با این باور غلط اما راسخ ممکن است دیلوژن ها و یا هالوسینیشن های نان بیزار (ناعجیب، واقعی نما) داشته باشند. در نقطه مقابل، بسیاری از افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی به خوبی می‌دانند که قدرت باورهای آنها با شدت تهدید واقعی ای که در موقعیت های اجتماعی آنها را تهدید میکند مطابقت ندارد (هرچند این آگاهی یا بینش درباره باورهای مرتبط با موقعیت های اجتماعی ممکن است از فردی به فرد دیگر شدت و ضعف داشته باشد).
  • اختلال طیف اوتیسم. اضطراب اجتماعی و نقص در ارتباط اجتماعی جزء مشخصه های اصلی اختلال طیف اوتیسم هستند. افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی معمولاً: (۱) روابط اجتماعی و (۲) توانایی ارتباط اجتماعی دارند که با سن یا مرحله رشدی آنها تناسب دارد، هر چند، وقتی برای اولین بار با سایر کودکان یا بزرگسالان ناشناس روبرو می‌شوند ممکن است در این دو زمینه نقص هایی نشان دهند.
  • اختلالات شخصیت. با توجه به این موضوع که اختلال اضطراب اجتماعی معمولاً در کودکی شروع می‌شود و تا آغاز بزرگسالی یا حتی در طول آن ادامه می‌یابد، این اختلال ممکن است شبیه به یک اختلال شخصیت به نظر برسد که واضح ترین همپوشانی آن، همپوشانی با اختلال شخصیت اجتنابگر است. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابگر در مقایسه با افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، از اشیا یا موقعیت های متنوع تر و بیشتری اجتناب می‌کنند و فراوانی دیسفانکشن در آنها بیشتر است. علاوه بر آن، افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابگر راجع به خودشان و تقریباً همه جنبه های شخصیتی خودشان افکار بسیار منفی دارند و فکر می‌کنند تحویل گرفته نشدن از سوی دیگران یعنی بی ارزش بودن خودشان به طور کلی و همچنین، احساس می‌کنند در میان دیگران جایی ندارند و این احساس از کودکی در آنها ایجاد شده است. با این حال، اختلال اضطراب اجتماعی طبق انتظار، بیشتر با اختلال شخصیت اجتنابگر کاموربید است تا با هر یک از سایر اختلالات شخصیت و اختلال شخصیت اجتنابگر نیز بیشتر با اختلال اضطراب اجتماعی کاموربید است تا با هر یک از سایر اختلالات اضطرابی.
  • سایر اختلالات روانی. ترس از تعامل با دیگران و معذب بودن در موقعیت های اجتماعی می‌تواند یکی از مشخصه های اسکیزوفرنی باشد، اما در اسکیزوفرنی، معمولاً شواهد دیگری برای سمپتوم های سایکوتیک نیز حضور دارند. در مورد افراد مبتلا به اختلالات خورد و خوراک، قبل از آن که درمانگر آنان را مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی اعلام کند، باید اطمینان حاصل کند که ترس درمانجو درباره ارزیابی منفی از سوی دیگران درباره سمپتوم ها یا رفتارهای مرتبط با اختلال خورد و خوراک (مثلاً، تصفیه و استفراغ) تنها منبع اضطراب اجتماعی او نیست. همچنین، اختلال وسواسی _ اجباری ممکن است با اضطراب اجتماعی متداعی (مرتبط) باشد، اما دیاگنوز کاموربید اختلال اضطراب اجتماعی فقط زمانی به کار می‌رود که ترس ها و اجتناب های اجتماعی درمانجو مستقل از کانون وسواس ها و اجبارها باشند.
  • سایر عارضه های پزشکی. عارضه های پزشکی می‌توانند سمپتوم هایی ایجاد کنند که ممکن است خجالت آور باشند (مثلاً، لرزش در بیماری پارکینسون). وقتی طبق قضاوت درمانگر، فرد از ارزیابی منفی توسط دیگران به علت سایر عارضه های پزشکی به شدت می‌ترسد، می‌توان احتمال ابتلای او به اختلال اضطراب اجتماعی را در نظر گرفت.
  • اختلال نافرمانی چالش گری (ODD). امتناع از حرف زدن به علت نافرمانی در مقابل بزرگ‌ترها و افراد مافوق باید از ناتوانی در حرف زدن به علت ترس از ارزیابی منفی توسط دیگران تفکیک شود.

کاموربیدیتی

اختلال اضطراب اجتماعی معمولاً با سایر اختلالات اضطرابی، اختلال افسردگی ماژور و اختلالات مصرف ماده، کاموربید است. و معمولاً زودتر از این اختلالات کاموربید شروع می‌شود (به استثنای فوبیای خاص و اختلال اضطراب جدایی). افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در صورتی که مدتی طولانی در انزوای اجتماعی به سر ببرند ممکن است به اختلال افسردگی ماژور مبتلا شوند. کاموربیدیتی با افسردگی در بزرگسالان مسن‌تر نیز فراوان است. افراد ممکن است به خودتجویزی بپردازند و برای کاستن از ترس های اجتماعی خودسرانه دارو مصرف کنند، اما سمپتوم های مسمومیت با دارو یا ترک مصرف دارو، مثل لرزش، ممکن است به عنوان منبع (یا منبع اضافه بر سازمان) باعث ترس اجتماعی شوند. اختلال اضطراب اجتماعی به طور فراوان با اختلال بادی دیسمورفیک کاموربید است. و اختلال اضطراب اجتماعی تعمیم یافته معمولاً با اختلال شخصیت اجتنابگر کاموربید است. در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال طیف اوتیسم از نوع (کودکانی که قادرند به کارهای زندگی روزمره خود برسند) و سلکتیو میوتیسم به طور فراوان با اختلال اضطراب اجتماعی کاموربید هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *