دستورنامه روان درمانگری پویشی فشرده و کوتاه مدت

دستور نامه روان پویشی کوتاه مدت

آنچه به روان درمانگری پویشی فشرده و کوتاه مدت ماهیت فنی و مشخص می بخشد، فرمول بندی شدن وداشتن دستورنامه برای فرایند درمانگری، بخصوص مصاحبه اول با بیماراست.این فرایند به مراحل مشخصی قابل تقسیم است و هرمرحله با مداخله ای خاص از سوی درمانگر و پاسخی از سوی بیمار مشخص می شود. این فرایند را دوانلو توالی پویشی نامیده است.

توالی پویشی رویه ای است که از طریق آن درمانگر امکان بازگشایی ناهشیار را در بیمار ارزیابی و فرایند حرکت درمانگری را هدایت می کند. دوانلو به صورت شهودی به این فن دست یافت وتنها پس از بازنگری مصاحبه هایش بود که توانست به توصیف نظری آنچه درمصاحبه انجام  می دهد بپردازد‌ .هر مداخله معمولاً به  واکنشهایی مشابه از سوی بیماران منجر می شود. از این روی امکان توصیف کلی  فرایند درمان و تقسیم آن به مراحلی مشخص وجود دارد؛اگرچه توالی این مراحل ممکن است درهربیمار متفاوت باشد،یعنی تمامی مراحل الزاماً در همه بیماران مشاهده نمی شوند، وتکرار مراحل خاصی از مداخله ممکن است دربرخی بیماران ضروری باشد. براین اساس فرایند حرکت توالی پویشی بیشتر حلزونی است تا مستقیم. درعین حال، توالی پویشی برای توصیف رویداد های واقعی  فرایند مداخله، درک بهتر  و به کارگیری  فنون درمانی این روش  چهارچوب مناسب است(دوانلو،۱۹۹۰).

یکی از تفاوت های عمده فنون سنتی روان پویشی و فن درمانی دوانلو این است که قدرت محرکه مصاحبه در فن بازگشایی ناهشیار بیشتر در دست درمانگر است تا بیمار. و در هر دو روش این فرایند از تعامل دو نفر تشکیل شده است ،اما در فنون سنتی توالی حرکت به ترتیب عبارت است از: مواد کار، تفسیر، پاسخ، در حالی که در توالی پویشی حرکت عبارت است از:مداخله فعال،پاسخ،و به دنبال آن مداخله فعال دیگری از سوی درمانگر. دراین روش بر تجربه  فراورنده بیمار از تعامل با درمانگر درحین مصاحبه بسیار تاکید می شود. ازاین روی هرقسمت از درمان از مجموعه ای از مداخله و پاسخ تشکیل شده است که درنهایت به شکست مقاومت و ورود درمانگر و بیمار به هسته پویشی و ناهشیار اختلال منجر می شود.توالی پویشی ابتدا با پرسش درباره مشکل بیمار آغاز می شود‌.  در اینجا توانایی بیمار در پاسخگویی و کاوش در خصوص ماهیت و عوامل مشکلش مشخص می‌شود .دردناک بودن چنین کاوشی سبب می شود که اغلب بیماران در برابر فشار درمانگر (مرحله دوم) برای پاسخهای مشخصتر و شناخت ماهیت واقعی احساسات تجربه شده مقاومت نشان دهند. در این مرحله درمانگر با درخواست شناخت دقیق و کامل چگونگی تجربی درونی بیمار از احساسات خود فشار را افزایش می‌دهد .چنین فشاری مقاومت را افزایش می‌دهد و بین مقاومت( میل به فرار از درد )و پیمان درمانی (میل به رهایی از مشکل) تعارضی درون روانی ایجاد می‌کند. در مرحله سوم توالی پویشی همچنان که دفاعهای تاکتیکی و اصلی فعال می‌شوند درمانگر ماهیت و پیامد آ نها را برای بیمار روشن می کند و با ایجاد تردید در دفاعها، مقابله کردن ،سدکردن به چالش با آنها بر می خیزد.

از آنجا که تبلور مقاومت به برانگیختگی احساسات پیچیده انتقالی منجر می شود ،مقاومت بیمار بر  احساسات انتقالی متمرکز می‌شود و این سرآغاز مرحله چهارم توالی پویشی است .درمانگر در این مرحله نیز با استفاده از روش روشن سازی وچالش در شکستن سیستمهای دفاعی وابسته به انتقال می کوشد. در این فرآیند تنش درونی بین مقاومت و پیمان درمانی به حداکثر خود می رسد. درمانگر آنقدر به روشن سازی  و چالش دفاعها ادامه می‌دهد تا  پیمان درمانی بر مقاومت غلبه کند و امکان رخنه در مواد آسیب شناختی ناهشیار بیمار فراهم گردد.

در مرحله پنجم توالی پویشی بیمار احساسات انتقالی  خود را به طور واقعی لمس می‌کند. احساسات انتقالی معمولاً به دو صورت نمود می‌یابد: اندوه ناشی از رفتارهای خود تخریبی بیمار که به از دست دادن فرصتهای گذشته زندگی‌اش منجر شده است، و خشم انتقالی به درمانگر و احساسات دردناک و ناهشیار اندوه و گناه وابسته به خشم. احساسات انتقالی معمولاً در اثر تداعی های خود انگیخته بیمار، از درمانگر به منابع اصلی آن که عمدتاً اعضای خانواده و تعامل های دوران کودکی است، منتقل می‌شود و در نتیجه درمانگر و بیمار هر دو می توانند نیروهای پویشی آسیب شناختی  ناهشیار را به طور مستقیم مشاهده کنند.

در مرحله ششم، درمانگر با به‌کارگیری مثلث تعارض و مثلث شخص انتقال را تحلیل می کند. در این مرحله درمانگر شباهت‌ها و تمایز های سبک بیمار را در دفاع از احساسات دردناک و اضطراب آور در روابط کنونی، گذشته، و انتقالی وی تحلیل می‌کند. در مرحله هفتم ،به سبب تسلط پیمان درمانی  رویدادهای آسیب زای مسبب اختلال بیمار و احساسات ناهشیار خشم .گناه،اندوه و عشق افشا و تجربه می شوند .در این مرحله درمانگر فرایند توالی پویشی را تحلیل و تلخیص می‌کند و از این طریق بینشی را که بیمار از این فرآیند به دست آورده است، و مستحکم می سازد.براین اساس، مراحل هفتگانه توالی پویشی عبارتند از: پرسش از مشکل بیمار، فشار، چالش با مقاومت، تجلی مقاومت انتقالی و چالش با آن، غلبه پیمان درمانی بر مقاومت و بازگشایی ناهشیار، تحلیل انتقال، و کاوش پویشی در ناهشیار. ‌در ادامه این فصل ،هر یک از مراحل یاد شده با تفصیل و مثالهای بالینی ارائه می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *